|
باغستان محرم فرزانه | ||
|
|
بيشترافرادي كه حسنلو به گوششان مي خورد«جام طلاي حسنلو» به يادشان مي افتد. اما ماجرابه همينجا ختم شدني نيست گرچه به قول دايسون افتخارآن براي يك عمرباستان شناسي كافي است. «محوطه باستاني تپه حسنلوعمده شهرت خودرامديون توالي لايه هاي باستان شناسي مهم ازآغازين دوره هاي عصرآهن مي باشد (تپه حسنلو؛ مايكل دانتي ، مترجمان: علي صدرائي ، صمدعليون؛ چاپ اول 1386صفحه13).رابرت دايسون تمدن وفرهنگ دشت سولدوز را ازقديم به جديدازحسنلوي XتاحسنلويIبراساس داده هاي باستان شناسي درده دوره سكونت موردبررسي قرارداده است . گفته اند : دوره دهم كه قديمي ترين دوره سكونت حسنلوبه حساب مي آيد مربوط به هزاره ششم تا هزاره سوم ق.م است ودوران هايي راشامل مي شود كه تپه حسنلو زياد مورد توجه نبوده است دراين دوره ها به بناهاي خشتي ، گلي وسنگي برخوردشده است . ازدوره چهارم سكونت درحسنلو يعني درهنگام وقوع آتش سوزي ، آثارساختماني بدست آمده است كه دلالت برسكونت افراد دراين تپه دارد. بنابراين دوره هفتم بين2500 تا 3500ق.م است. دراين دوره ازابزارمفرغي استفاده مي شد. دوره ششم بين 2000تا2500ق .م ودوره پنجم 1300ق . م است . ازدوره پنجم سكونت دراين تپه ، ظروف سفالي خاكستري رنگي به دست آمده است . ازمختصات دوره پنجم سكونت درحسنلو ، وجود ساختمانهاي خشتي وگلي است.دوره چهارم 1300تا800ق. م همان دوره آتش سوزي بزرگ است . دراين دوره تمدن بسياردرخشاني درحسنلو وجودداشت وساختمانهاي آن ازسنگ ساخته شده بود . دوره سوم سكونت درتپه حسنلو دوره مادها وكمي پيشترازآنهاست . اين دوره نيمي ازدوره هخامنشي رانيزدربرمي گيردوبه دوقسمت AوBتقسيم ميشود . دوره Aقديمي ترازدورهBاست . دوره دوم هم زمان بانيمي ازدوره هخامنشي ، همه دوران پارت ونيمي ازدوران ساساني است دوره اول كه لايه اي بسيارضعيف است ، اواخردوره ساساني واوايل ظهوراسلام راشامل مي شود. دوره چهارم حسنلو مهم ترين دوره فرهنگي اين تپه است . دژ نظامي (برج وبارو) وسه تالاربزرگ ستون دارازعمده واحدهاي ساختماني مكشوفه دراين دوره هستند. اين سه تالارستونداردريك زمان ساخته نشده اند ؛اول تالارستوندارشرقي ، سپس تالارستوندارجنوبي ودرآخرتالارستوندارغربي ساخته شده است. ساخت هرتالارجديدباعث منزوي شدن تالارقبلي شده است . شواهد حفاري مويد آن است كه هرسه بناي ستونداربه عنوان يك مركز مذهبي مورداستفاده بودند. موسي جوان دركتاب تاريخ اجتماعي ايران باستان چاپ اول 1386،تپه حسنلو رادركناركتيبه هاي تخت جمشيد وشوش وياآثارديگرازشهرهاي قديم ايران ازقبيل سيالكه [سي الك = سيلك[ دركاشان ، جيان درلرستان واكباتان درهمدان ازاسنادوآثارپرارزشي مي داند كه ازعهد باستان به يادگارمانده اند. درجلد اول كتاب نفيس « آذربايجان درسيرتاريخ ايران» اثرآقاي رحيم رئيس نيا آمده است : دربين بناهاي سمت شرقي حياط مركزي به بقاياي چند انبارواسطبل برخورد مي شود . دريكي ازاين انبارها تعدادزيادي خمره كشف گرديده كه به گماني به درد ذخيره آب دژمي خورده وبه گماني ديگرمخصوص نگهداري شراب بوده است. ايدات پرادامدعي است كه درميان بقاياي گياهي دردژ، مقداري انگورله شده تشخيص داده شده است. دراتاق هاي اين قسمت تعدادي اسكلت انسان واسب پيداشده كه ازآن ميان اسكلت هاي زن ومردي است كه درآغوش هم خفته بوده اند . درجانب جنوبي حياط ، مجموعه اي ازبناها كه عبارت بوده اند ازيك تالاربزرگ يا پرستشگاه وتعدادي اتاق هاي متصل ومربوط به هم ، قرارداشته اند. پرستشگاه كه داراي سقف وستون هاي چوبي بوده، 30/24مترطول .5/18مترعرض داشته است. ارتفاع اين پرستشگاه يك طبقه 7متربوده درحالي كه تمام بناهاي اطراف آن دوطبقه بوده اند وبنابراين پشت بام هاي همه هم سطح بوده است. دراين پرستشگاه سكوها وجايگاه هايي براي روشن كردن آتش وتقسيم قرباني وانجام مراسم ديگر مذهبي وجودداشته است . اتاق هايي نيزبه انباروآشپزخانه واسلحه خانه اختصاص داشته است. ازاسلحه خانه كه معلوم نشده كارگاه اسلحه سازي بوده يامحل نگهداري جنگ افزارها؛ تعدادزيادي شمشيروسرنيزه آهني كشف شده است . درطرف غربي حياط نيزدرحدود15باب اتاق بزرگ وكوچك وجودداشته وجام زرين معروف حسنلو دريكي ازاتاق هاي همين قسمت كشف گرديده است.[ ساختمان سوخته شماره 5] . بناي شمالي حياط مركزي گويا جايگاه مخصوص زنان وكنيزان بوده است؛ چه ، درهمين قسمت تعدادزيادي جعبه هاي مخصوص نگهداري وسايل آرايش چون سرمه دان ووسمه دان استخواني يافت شده است .دريكي از اتاق هاي همين قسمت استخوان هاي نيمه سوخته ي 11اسكلت درهم وبرهم مردوزن وكودك كشف گرديده است. درآن ميان اسكلتي وجود داردكه احتمال داده اند مادري بوده است كه دست به سوي كودكش دراز كرده بوده كه اورادرآغوش بكشد . اينان گويا گرفتارحريق شده وامكان فرار ونجات نيافته بوده اند .دريك اتاق ديگراسكلت هاي زن ومردي يافت شده كه ازقرارمعلوم به هنگام وقوع آتش سوزي درحال خواب بوده اند دراتاق هاي ديگرهمين قسمت ونيزدرحياط مركزي به اسكلت هاي ديگرانسان واسب وگاو برخوردشده است. خانم ايدات پرادا كه غالب اطلاعات خوددرمورد حسنلوراازدايسون گرفته ؛ به درحدود چهل اسكلت اشاره مي كند كه «بيش تراسكلت هاي زنان بسيارجواني بوده اند كه ظاهرا درست درون راه ورودي به تالارستون داري كه به آن پناه برده بودند كشته شده اند ». همه قرائن حاكي ازشبيخوني دهشتناك وآتش سوزي يي خانمان برانداز است . دكترعزت الله نگهبان هم دركتاب" مروري برپنجاه سال باستان شناسي ايران" صفحه 125 ويراني ساختمان هارادراثرآتش سوزي مي داند. جام زرين حسنلو ايدات پرادااستاد دانشگاه كلمبيا وكارشناس مسائل هنرايران باستان معتقد بوده : « كساني كه اين جام طلا رابه طوركامل آزمايش كرده اند معتقد هستند كه اثركاملا خيره كننده اي است . نه به خاطر اين كه يك كاربزرگ هنري است ؛ زيرا بيش ازحدپركاربوده وفاقد يك تركيب مجلل مي باشد . گيرايي آن بيشتردرنيروي حيات نقش هاي كوچك وتنومند است». آقاي موسي جوان در"تاريخ اجتماعي ايران باستان چاپ اول 1386صفحه 109؛ انتشارات علم ؛نظير گفته بالا نظري دارد . آنجا كه مي گويد: اهميت اين كاسه نه ازاين است كه ازطلا و زر ناب ساخته شده ويا يك عتيقه زيرخاكي مربوط به عهد قديم است بلكه ارزش عمده آن ازنقش ونگارهايي است كه دراين كاسه به كاررفته وازمطالعه درآنها حقايق چندي راجع به اوضاع زندگي ايرانيان ساكن درآذربايجان به دست خواهد آمد .ناگفته پيداست كه اين جام مهمترين اثرمكشوفه تپه باستاني حسنلو به شمارمي آيد اشياي استخواني وسنگي ؛ اشياي نقره اي ؛ اشياي سفالي وحتي اشياي مفرغي كه بيشتر بايد سراغشان رااز لرستان گرفت واشياي طلايي نمونه اي از نتايج كاوش هاي نقاط مختلف تپه حسنلو هستند كه هركدام بحث ومجال جداگانه اي رابراي معرفي وشناسايي مي طلبند ونياز دارند. اما اين جام سه هزارساله چگونه به دست آمده وچه اهميتي دارد؟ پيدا شدن اين جام طلاي سه هزارساله دريكي از روزهاي تابستان 1337اتفاق افتاده است. كاوشگران دراتاقي كه گمان مي بردند زباله داني است مشغول حفاري بودند . چوب هاي نيم سوخته وخاكسترهايي كه دلالت برآتش گرفتن دژداشت وازطبقه دوم پايين ريخته بود همه راسرگرم خودساخته بود . رابرت دايسون قلم مو به دست؛ درگوشه اي به استخوان هايي برخوردمي كند مشغول تميز كردن آن ها مي شود .به ناگاه سيم طلايي دربرابر ديدگان او ظاهر مي شود . دايسون به فكرفرو مي رود كه جسد روبرويي النگويي سه هزارساله به دست دارد . آرام آرام خاك ها راكنارمي زند اما هرچه پايين تروپايين ترمي رود طلابراق تر وبراق تر مي گردد دست آخر جامي 20 سانتي متري ازدل خاك بيرون مي آيد ونه تنها آن جمع بلكه دنيا واله ومبهوت اومي شوند. درراهنماي جام حسنلو مي خوانيم :جام مورد نظر فاقد تركيب مجلل است . گيرايي آن بيشتردرنيروي حيات نقش هاي كوچك وتنومند است . كليه نقش ها به وسيله يك نوارتسمه اي دربالا ويك تسمه درپايين محدود شده اند . صحنه ها بنابراهميتشان دريك يادورديف كه تنها باخط زمينه فرضي تقسيم شده اند ؛ تركيب يافته اند. دربالاترين رديف سه تن ازخدايان هريك سواربريك ارابه قراردارند ؛ دوارابه به وسيله قاطر كشيده مي شوند ويكي ازآنها با گاونر. دربرابرسومين خداكاهني ايستاده است كه جام بلندي رابه دست دارد. اين كاهن موي خودراجلوپيشاني به طرف بالاشانه كرده است وگويا يك گوسفند قرباني راكه به وسيله دومرد درپشت سروي آورده شده اند هديه مي كند. اين خدايان احتمالا عبارتند ازخداي هواكه ممكن است به وسيله گاو نري كه ارابه اورامي كشد مشخص شود.ديگري خداي زمين كه كلاه شاخداري به سردارد وسرانجام خورشيد كه بادايره خورشيد بالدار روي سرش قابل تشخيص است . برچسبها: تپه حسنلو, محرم فرزانه, باستان شناسی, جام حسنلو [ سه شنبه سی ام مهر ۱۳۹۲ ] [ 9:54 ] [ moharramfarzaneh ]
|
|
| [قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] | ||