امارگیر حرفه ای وبلاگ و سایت

بررسی «شوراستیزی» درشهرمان هریس

خواب هایی که آشفته می شوند.

اتهام ها وهتاکی های چندهفته گذشته ؛ چندتن ازاعضای شورای شهرهریس رانشانه رفت . درمقابل این هجمه ها تامین خواسته رئیس محترم شورا برای خویشتن داری مدّ نظراین اعضاشد. بررسی موضعگیری های خارج از منطق مخالفان ، نشان ازاین دارد که رفتارهای شخصی نابجاوناپسندچندنفراتهام افکن ودروغ پراکن ، تضعیف جایگاه والای شورائیان توانمندراهدف قرارداده بود . تضعیف جایگاه رفیعی که باتقسیم کارعاقلانه وقدرتمنداستحکام بیشتری پیداکرده بود. دراین مقاله سعی داریم نمایی کلی از سناریوی اتهام افکنی ودروغ پراکنی آنان راارائه دهیم وبه طور فشرده پاسخ دهیم تا خوانندگان دیروز وامروز بادیدی کلی تربتوانند مساله رامورد توجه قراردهند.

استفاده از سهمیه

من خوشحال از این هستم که یک گمنام ، درفضای مجازی درتاریخ بیست وسوم آذر92برادرشهید ، رزمنده وجانباز بودن مرایادآورشده وآورده است:«باسهمیه ای که به خاطربرادرشهیدتان داریدوخودتان هم رزمنده وجانباز هستیدمدرکی گرفته اید». باخواندن این جمله چراباید انسان خوشحال شود؟

خوشحالی من ازآن روست که تابه حال به گوش کسی اززبان من نخورده است که درحین استخدام همانند سایر افراد جامعه مصاحبه شده ام مرا گزینش کرده اندوباامتحان دادن استخدام شده ام وازهیچ امتیازی بهره نگرفته ام . خیلی هارامی توانید پیداکنید که امتیازات ماراندارند ولی به ریاست رسیده اند.

دردانشگاه نیز مانند سایر دانشجویان هزینه های ترم راپرداخت کرده ام وباز باامتحان وارد دانشگاه شده ام. جالب است بدانید برای حضوردرکلاس های دانشگاه از مرخصی استحقاقی استفاده کرده ام درحالی که می توانستم از ماموریت آموزشی بهره مند شوم . خوب است بدانید درجنگ تحمیلی دوبارمجروح شدم درمرحله اول تحت هیچ شرایطی از خاک دشمن به عقب نیامدم امادرمرحله دوم به بیمارستان منتقل شدم که بعدهاجنگ تمام شدومن تشکیل پرونده ندادم. اواخرنیمه اول دهه هفتادیعنی شش - هفت سال بعداز جنگ بود که نیاز به یک گواهی مجروحیت پیداکردم تاآن تاریخ ملاحظه می فرمایید که به فکرم هم خطورنکرده بود که اسمی داشته باشم اما درآن مقطع زمانی براساس مصوبه وزارت ، کسانی می توانستند از قراردادی به رسمی تبدیل شوند که جانباز بودند اتفاقا" چندسال بعدهمه قراردادی ها یی که رزمنده نبودند وجانباز هم نبودند رسمی شدند.

این اولین باراست که بنده اینهارادرمیان گذاشتم وخرسند هستم که یک راز سربه مهر افشا گردید.امادلخورازاین هستم که حسگرهای جامعه هنوز حساسیت خودرانسبت به مقدّسات ازدست نداده است که ناشناسي؛ سرافرازی وحق وحقوق ایثارگران وخانواده معززشهدارانادیده می گیرد.اوباید بداند که اشتباه بزرگی مرتکب می شودوپیش خداوخلق خدامسئول است. آیا ارزش یک برگه کاغذ ازارزش مدرک ومدال افتخار شهادت وایثار بالاتراست؟

درسخنرانی های انتخاباتی ام این بیت راچرامی آوردم:چگونه شکراین نعمت گذارم/ که دارم زوروآزاری ندارم.

کدام فردی همطراز بامن رامی شناسید که به خاطرمبارزه بافسادهای مالی ، معروض سختی ها ی بسیاری شود وحتی کارش به تبعید بکشد؟. بروید این رادرکتاب بام آذربایجانم بخوانید. ببینیدکه ما به دنبال منافع عمومی بوده ایم وازاین روست که منافع شخصی ارجي دربين ما نداشته است.

اهداف پوچ  چندگانه

-    از اهداف پوچ چندگانه مجرمان اینترنتی که ناشناس می مانند یکی هم این است :نسبتی دروغین راسرهم می کنند تابه منفعتی عینی از دروغ گویی برسند. وضع آشفته روحی دروغ گویان ازميان جملات نسنجیده شان بوی کوتاه فکری وتحریف می دهد. همه آن هایی که درسخنرانی های من بوده اند به یاددارند که از هیچ مسئول ورقیبی به قصد تخریب نام نبرده ام . جریان های فکری، دربوته نقد قرارگرفتند که درآن محدوده ها نیز از حيطه عقل ومنطق خارج نشدم ، يكي از نامه هارامی آورم که درآن خودمستمع معترف شده است که حالت تهاجمی ندارم وعلتش راخواسته است.

-    اگرشش ماه به عقب برگردیم آن هایی که حامی انتخاباتی ام بوده اند خوب به خاطردارند که بارها درمواجهه بااین سوال که درصورت پیروزی باسایر اعضای شوراچگونه رفتارخواهید کرد؟ اززبان من شنیدند :رقابت ها تاروز انتخابات ادامه دارد نتیجه که مشخص شد هرکس که ازاقبال عمومی برخوردارباشد ومن یکی از آنان باشم همه مثل برادر خواهیم بود.

نمونه سوالی که درسخنرانی هایم باآن مواجه شدم وهمین جواب رادادم ملاحظه می فرمایید:

-    آن هایی که فضای ذهنی وعملی تنگی داشتند بعداز انتخاب هیئت رئیسه شورای شهردرحرفی مضحک مدعی شدند بنده مدیریت قبلی نداشته وتعامل گرخوبی نیستم. سنوات مدیریتی نه چندان دولتی  من غیر قابل کتمان است درکناراین ، بطلان آن ادعا نیازمند زمان زیاد هم نشد همانند سستی ادعا، خیلی طول نکشید که از هم گسیخت . اهل تعامل بودن اکثریت شوراباعث شد که بنده به شورای شهرستان راه یابم . تعامل حساب شده، رای اکثریت اعضارابرای راهیابی به شورای استان فراهم آورد. درشورای استان کرسی هریس در هیئت رئیسه احیاشد. اگر اهل تعامل نبودم این کرسی به شهرستان هریس اختصاص می یافت؟

آنهایی جا می مانند که به خودافشاگری مبتلایند برای خودشیرینی وخوب جلوه دادن خود، رازدار نمی شوند.

مدرک گرایی ولقب گذاری

«شهرهاوروستاها با گذشت اعصاروتحولات روزگار ، رنگ عوض می کنندومفاهیم نیز همانند آنهاباحال وهوای زمانه دگرگونی می یابندوبابرداشت های فرعی وسلیقه های شخصی ، درموقعیت های جدیدمعنای دیگری پیدامی کنند. آیاعلم باید برای علم باشد؟ آیاعلم می بایستی باثروت اندوزی آشتی نماید؟ سوادچیست؟بی سوادچه کسی است؟ آیاهرکسی که دارای مدرک باشدباسواداست وهرکسی که به اخذدانش نامه نایل نیایدبی سواد؟».

این جملات ابتدای مقاله چهارقسمتی من باعنوان « فرود اندیشه وصعود مدرک گرایی» است که از تاریخ چهارشنبه 3آبان 85درروزنامه مهد آزادی به چاپ رسیده است. من درآن نوشتارمتذكر شده ام كه «تفكيك توانايي هاي علمي از درجه هاي تحصيلي جاي حتي اندك تعلل وتامل رابراي هيچ كس باقي نگذاشته است چنانچه اين قيد درنزد عوام وخواص مقبول نيفتد به اجباربايد به نسبت تعداددانش  آموختگان ، اندیشمند ودانشمند وصاحب نظر برای جامعه مد نظر داشت که موجب خطایی فاحش خواهد شد».

دردوران تبلیغات انتخاباتی همکاران روزنامه نگار ، دست اندر کار ویژه نامه ای شدند که درآن حقیر راشرمنده کرده وپیشوند استاد برنام من افزوده بودند . این تازه گی نداشت . حداقل آنهایی که دراین اواخر این پیشوند رابه باد تمسخر می گیرند خود سال هاست نام مرابه آن مزین کرده اند .ولی الان به خاطر خصومت هایی که پیدا کرده اند منکر همه چیز هستند . طراح وبلاگ اینجانب نیز بعد ازانتخابات رفع نواقص رادراولویت قرارداد وخواست دستی به سروصورت وبلاگ بکشد که ای کاش زودتر این کار انجام می شد ولی تا متوجه شوم چندروزی طول کشید وبه ناگاه دیدم پیشوند استاد دروبلاگ در قسمت «درباره وبلاگ »به چشم می خورد.

لقب گذاری ها درکشورما یااز جنس تعارفات مذهبی است ویا از سنخ جایگاه ورتبه های اجتماعی. لقب گذاری سومی هم دردوره معاصرجا افتاده است که شامل دستاوردهای علمی وتحصیلی است . بجاست دراینجا پاراگراف هایی از یک نامه ارسالی ام رابه یکی از اساتید درسال 87 بیاورم: « الفاظ می بایستی دلالت بر معنی داشته باشند که جای شرح اقسام آنها چه از نظر اصول وفقه شیعه ویامنطقیون وفلاسفه دراین مجال نیست اما ازآن میان؛ گزاره هاومعانی نمادین ویا معانی کاربردی وابراز احساسات چاره ای نیست که در برخی اوقات به کار آید. آن بزرگوار مستحضرندکه به طور فله ای الفاظ والقاب وعناوینی راارزانی داشتن وبه کاربردن آنها نباید موجب ضایع شدن حقوق مسلمه افراد لایق باشد... باید دربین مراد ولفظ ، ارتباط ومناسبتی وجودداشته باشد. وقتی لفظ«استاد» رادرحق کسی به کار می بریم یا ازباب درجه رسمی وتحصیلات دانشگاهی ومدرک زایی است ویا ازباب تشخیص خدمات علمی ، فرهنگی وتلاش وتخصص ومهارت».

حال نقبی به گذشته می زنم . « بسیاراتفاق افتاد که از بزرگان درباره بزرگ مردان شهرستانی پرسیدم ، گفتند : نمی دانیم !. برای تهیه برنامه رادیویی از تحصیل کرده وغیر تحصیل کرده هرچه ودرباره هرکه سوال کردیم پاسخی درخور شان نیافتیم»این جمله برگرفته از مقدمه من بر کتاب شهرستان هریس است که درسال 78به چاپ رسید. باورکنید پیشینه ، آثار تاریخی ، مشاهیر وچگونگی شکل گیری مدارس هریس را- حمل بر خودستایی نشود- من مکشوف ساختم. بااینکه ریزه خوارآموزش وپرورش نیستم ولی تاریخچه اش رامن روشن وآشکارساختم گرچه تااین تاریخ حتی یک خودکار هم به عنوان هدیه ازباب سپاسگزاری دريافت نداشته ام . بقعه ها واماکن مذهبی وآئینی شهرستان ، آداب ورسوم ، ویژگی های اقتصادی زادگاهم توسط حقیر شناسانده شده است. درکنار شهرستان شناسی ، تحقیقات ایران شناسی ام مورد توجه رسانه هاو صاحب نظران قرارگرفته است . کتاب های مستقلی درباره عربستان ، عراق وسوریه به رشته تحریر درآورده ام ومقالات چاپ شده ام معجونی از جامعه شناسی ، جرم شناسی ،سياست، دين، جغرافیا؛ باستان شناسی وادبیات است. آیا با این اوصاف  من تولید کننده ام یا مصرف کننده؟ درهفته کتاب امسال بود که رئیس کتابخانه عمومی گفت: اکثرمراجعه کنندگان(بومی وغیربومی) به کتابخانه عمومی به دنبال کتب آقای فرزانه هستند.

کسی که صاحب فکر واندیشه باشد به دنبال کشف ذخایر معنوی وعلمی ورساندن آن به دست افرادجامعه است نه به دنبال نسبت های حاکمیتی ویا مرتبت های کذایی تشریفاتی . شاید برای سال های چند افرادی توخالی به عنوان نخبه «برگزیده» شوند وافراد شایسته وتوپُر«وامانده» ؛ ولی درتاریخ  نام کسانی خواهد درخشید که منشاء اطلاعات ومعلومات باشند.

کمیسیون آموزش وتحقیقات مجلس شورای اسلامی الحاقیه ای رابه آئین نامه 12مردادسال 1314افزوده است که براساس آن : اگر مدرک کسی [توجه فرمایید مدرکی که بعداز طی مراحل تحصیلی اعطاشود] از دانشگاههای خارج از کشور صادرشده باشد تاوقتی که این مدرک به تایید نرسد ، نمی توان به آن استناد کرد وکسانی که از دانشگاه های خارجی غیر معتبری مانند هاوایی مدرک گرفته اند نباید عناوین علمی رابرای خود به کار برببرند چون مجازات های قانونی درانتظار آنها خواهد بود.

فرجام سخن

من دریکی از جلسات شورا گفتم که مردم به چشم وابروی ما عاشق نشدند بلکه رای دادند تا ما کار کنیم . سخن سیاستمدار فرانسوی ادوارد هریو رابیان کردم : فضل آن است که پس از خواندن همه چیز وفراموش کردن همه چیز برجای می ماند . از همین جمله استفاده کرده وگفتم: زمان گرچه نامحدود است ولی فرصت ما محدود است. شهر ما کار های جامانده زیادی دارد شهروندان بعداز چهارسال آنچه که از ما برجای خواهدماندراخواهنددید. باید شانه های دوراندیشی؛ نردبام شورا باشد. دراین عرصه کسانی موفقند که سودای اشتهارندارند شوروشتاب سراپای وجودآنهارافرا گرفته است درکوچه پس کوچه هابه دنبال سرنخی برای بهبوداوضاع هستند . به نام چپ وراست بلوا درست نمی کنند. درک واقع بینانه ای از گذشته وآینده شهرشان دارند اسیر مشتی دغدغه های شخصی نیستندچراکه می دانند«کسی که به راه غلطی راه می رود بیشتر شانس آن را دارد که به راه درست آید تا کسی که راه درست راغلط می رود.»

این را هم متذکر می شوم که اهانت ها وهجو درفضای مجازی واستفاده از نام های مکتوم قابل پیگرد قضایی است واین حق برای نویسنده محفوظ می باشد.